یک رزیدنت...

در مسیر...

طبقه بندی موضوعی

...

شنبه, ۷ دی ۱۳۹۸، ۰۷:۳۰ ب.ظ
دوتا نیم‌کیلو پسته خریدم. شب دیدم یکی از نیم‌کیلوها تموم شده. گفتم کی خورده؟ خواهرم گفت خب مهمون داشتیم... منم ظهر کلی‌شو خوردم...
گفتم مهمون مگه چقدر می‌خوره... همه‌شو خودت خوردی... نیییم کیلو پسته خوردی؟
نیم‌کیلوی دومو دیگه خودم می‌خورم... بس‌ته... بهت نمی‌دم...

نیم‌کیلوی دومو خوردم. اما اگه زمان برمی‌گشت به عقب، جوری رفتار نمی‌کردم که انگار کار بدی کرده... می‌ذاشتم همه‌شو خودش بخوره...

...

جمعه, ۶ دی ۱۳۹۸، ۱۱:۱۱ ب.ظ

خیلی از آدمای دور و برم، دنیاهای متفاوتی نسبت به من دارن...
به ندرت، به دنیاشون غبطه می‌خورم...
گاهی، می‌ترسم...
و گاهی هم، متنفر می‌شم...

بورس

جمعه, ۶ دی ۱۳۹۸، ۰۹:۱۷ ق.ظ
نمی‌دونم چقدر با بورس آشنایی دارین؛ ولی بورس چنتا درس مهم بهم به من داده تا الان:
۱) کلی‌نگر باش. تحت تأثیر نوسانات مقطعی قرار نگیر...
۲) صبر، صبر، صبر...

توصیه اخلاقی؟

سه شنبه, ۳ دی ۱۳۹۸، ۰۲:۲۳ ب.ظ
من فکر می‌کنم توصیه‌های اخلاقی برای این ساخته نشدن که رفتارهای ما رو به طور خود به خود اصلاح کنن...
بلکه، ساخته شدن که وقتی قراره قانونی برای کنترل فلان رفتار مردم اجرا بشه، مردم در برابرش مقاومتی نکنن... یه جورایی، ذهن‌شون از قبل آماده باشه...

بخش روان

دوشنبه, ۲ دی ۱۳۹۸، ۰۲:۱۷ ب.ظ
وارد بخش روان شدیم...
می‌ترسم جلوی اساتید یا رزیدنتا حرفی بزنم...
حس می‌کنم شاخکاشون همیشه تیزه که یه عیبی تو آدم پیدا کنن...

شماره ۴۴

دوشنبه, ۲ دی ۱۳۹۸، ۰۱:۵۶ ق.ظ

جذابیت او در آن است که نمی‌کوشد مورد پسند قرار گیرد.

عادتی دارد: همیشه حقیقت را می‌گوید.

شماره ۴۳

يكشنبه, ۱ دی ۱۳۹۸، ۰۴:۳۷ ب.ظ

حسِ خواسته نشدن، یا به عبارتی، نخواستنی بودن، کریه‌ترین حسِ دنیاست... با اختلاف.

شماره ۴۲

يكشنبه, ۱ دی ۱۳۹۸، ۱۱:۳۷ ق.ظ

این که درباره‌ی کثیفی‌های مخفی جامعه‌مون حرف نزنیم، باعث نمی‌شه که اینا از بین برن.

مثلاً، این که اکثر تجاوزها به بچه‌ها توسط پدرشون، یا عمو یا دایی یا یک فرد معتمد صورت می‌گیره.

یا مثلاً این که خیلیا حتی بعد از ازدواج، حتی بعد از این که بچه‌دار شدن، با معشوقه‌ی قبلی‌شون رابطه دارن، هرجور رابطه‌ای.

یا مثلاً... هرچی... بیخیال...

چرا حرف نمی‌زنیم؟ 

ضربان قلب

شنبه, ۳۰ آذر ۱۳۹۸، ۱۱:۲۹ ب.ظ
توی سایت عزیزم، از همه خدافظی کردم...
هنوز باورم نمی‌شه کم‌کم باید واسه آدمای کاملاً غریبه حرف بزنم...
یا، به عبارتی، اعتماد آدمای کاملاً غریبه رو جلب کنم... :)

سهمیه

شنبه, ۳۰ آذر ۱۳۹۸، ۰۹:۳۹ ق.ظ
توی یه پیج پرمخاطب اینستاگرامی، پرسیده شد که آیا با سهمیه‌های کنکور مخالفید؟ ۹۰٪ گفتند بله.
سوال بعد، پرسیده شد که اگر خودتان سهمیه داشتید، از آن استفاده می‌کردید؟ بازم ۹۰٪ گفتند بله!
این، ماییم...
این، خودِ ماییم...
راستش، خود من هم زده بودم بله...