CBT
توی روانپزشکی، یه چیزی داریم به اسم CBT یا cognitive behavioral therapy.
به طور خلاصه، قضیهش اینه که مثلاً یه نفر که یه مشکلی داره، مثلاً همیشه خشمگینه، یا استرس داره، یه جدولی بهش میدن، میگن احساساتتو بنویس توش. با تاریخ و ساعت.
بنویس توی چه موقعیتی اون احساس ایجاد شده؟ چه حسی داشتی؟ چقدر از حسات مطمئنی؟ چی دقیقاً باعثش شده؟ برداشت اصلی تو از اون موقعیت چی بوده؟ چه برداشتهای دیگهای میتونستی داشته باشی؟ از اون برداشتها، چندتا برداشت خوب و چنتا برداشت بد رو بنویس.
بعد از یه مدت، طرف متوجه میشه که توی موقیتهای خاص، همیشه یه برداشت خاص از شرایط داره در حالی که لزوماً برداشتش صحیح نیست. یعنی مثلاً میفهمه که وقتی نمرهش کم میشه، لزوماً آدم بیارزشی نیست.
یعنی عملاً این روش، میاد حسابکتابهای ناخودآگاه ما رو میاره جلو چشممون... و بعد از یه مدت، وقتی توی اون شرایط قرار میگیریم، میتونیم دست خودمونو بخونیم و جلوی خودمونو بگیریم از این که وارد فرایند خودتخریبیِ همیشگی بشیم...
- ۹۸/۱۰/۲۶
"میتونیم دست خودمونو بخونیم و جلوی خودمونو بگیریم"
متاسفانه نظریه ای که از ژنیتک بهره نبره به مرور باید شاهد مرگش باشیم
بعضی بطور ژنتیکی در مقایسه با دیگر افراد استرس بیشتری دارن و برنامه های متافیزیکی(یوگا..مدیتیشن..روانشناسی و روانپزشکی)بطور کوتاه مدت میتونن خوب باشن اما در بلند مدت کنار زده میشن..در نهایت راه حل اصلی برای اینگونه افراد.. کنترل روابط و تغییر محیط زندگی فرده تا باورهای فرد راجب خودش، چون محیط در روش CBTخنثی در نظر گرفته شده در حالی که بیمار همیشه در معرض حمله های محیطی و حتی خودی قرار داره..در یک شرایط بحرانی اگاهی های روی کاغذ ارزش چندانی ندارن..این روش همچنین برای کسایی که دچار مشکلات ناشی از اعتیاد هستن هم بدرد نمیخوره
در خوشبینانه ترین حالت این روش میتونه برای 25 درصد افراد(بیمار)مفید باشه و علت مفید بودنش هم توانایی همون افراده که بدون این روش هم بطور طبیعی میتونن راه حل هایی برای درمان بوجود بیارن
هرچند که روانپزشکی علم نیست و روزانه(مثل عادت ماهیانه زنان)نظریاتش دست خوش تغییر میشه(خوشبختانه)اما باید با احتیاط راجبشون حرف زد