شکاک؟
چهارشنبه, ۱۱ دی ۱۳۹۸، ۰۱:۴۳ ب.ظ
حاجی، همکلاسیم، بهم میگه فلانی تو دیدت نسبت به دین یه ذره پارانویا داره. یه ذره شکاکی. یه ذره بدبینی.
گفتم آره. زدی تو خال...
گفت چرا؟
گفتم فکر میکنم درستشم همینه... اگه اون داعشی و اون سنیِ تندرو و اون وهابی و اون بهایی و اون طالبان و غیره هم فقط یه ذره شکاک بودن، دنیا خیلی جای بهتری بود...
پ.ن: من و حاجی و چند نفر دیگه، پسرای نسبتاً مذهبی ورودی هستیم. یعنی حداقل در چشم دیگران مذهبی میزنیم. من که در باطن مذهبیِ آنچنانی نیستم. نمازمو به زور میخونم و روزهمو به زور میگیرم. با دخترا هم گاهی حرف میزنم (البته بیرون نمیرم، که اینم دلیلش مذهبی نیست. دلیلش بیشتر جدیتر نشدن رابطهها و در دام عشق و عاشقی نیوفتادنه. چه من چه اون. البته گاهی هم موفق نبودم که بماند). گاهی هم فیلم مستهجن نگاه میکنم. فحش رکیک هم میدم به موقعش. همینم که هستم. البته میدونم خدا وجود داره چون معجزهشو دیدم؛ جوری که مو لا درزش نمیره... ولی به هر حال، اگر خوبی یا بدیای دارم، ۹۰٪ ش انتخابای شخصی بوده. اگر مخالف خیانتم، به خاطر اینه که شخصاً حتی از کلمه خیانت حالم بهم میخوره. نه این که چون قرآن گفته خیانت بده منم خیانت نکنم. بقیه چیزا هم همینطور... و همین باعث میشه که یه ذره از بطنِ دین و ماجراهاش بیام بیرون، و از بیرون نگاه کنم... و فکر نکنم خدا مخالفت خاصی داشته باشه با این قضیه. اگه عبادت کورکورانه میخواست که اصن فرشتهها رو داشت... چه نیاز به من...
(پینوشت از خود متن بیشتر شد :) )
گفتم آره. زدی تو خال...
گفت چرا؟
گفتم فکر میکنم درستشم همینه... اگه اون داعشی و اون سنیِ تندرو و اون وهابی و اون بهایی و اون طالبان و غیره هم فقط یه ذره شکاک بودن، دنیا خیلی جای بهتری بود...
پ.ن: من و حاجی و چند نفر دیگه، پسرای نسبتاً مذهبی ورودی هستیم. یعنی حداقل در چشم دیگران مذهبی میزنیم. من که در باطن مذهبیِ آنچنانی نیستم. نمازمو به زور میخونم و روزهمو به زور میگیرم. با دخترا هم گاهی حرف میزنم (البته بیرون نمیرم، که اینم دلیلش مذهبی نیست. دلیلش بیشتر جدیتر نشدن رابطهها و در دام عشق و عاشقی نیوفتادنه. چه من چه اون. البته گاهی هم موفق نبودم که بماند). گاهی هم فیلم مستهجن نگاه میکنم. فحش رکیک هم میدم به موقعش. همینم که هستم. البته میدونم خدا وجود داره چون معجزهشو دیدم؛ جوری که مو لا درزش نمیره... ولی به هر حال، اگر خوبی یا بدیای دارم، ۹۰٪ ش انتخابای شخصی بوده. اگر مخالف خیانتم، به خاطر اینه که شخصاً حتی از کلمه خیانت حالم بهم میخوره. نه این که چون قرآن گفته خیانت بده منم خیانت نکنم. بقیه چیزا هم همینطور... و همین باعث میشه که یه ذره از بطنِ دین و ماجراهاش بیام بیرون، و از بیرون نگاه کنم... و فکر نکنم خدا مخالفت خاصی داشته باشه با این قضیه. اگه عبادت کورکورانه میخواست که اصن فرشتهها رو داشت... چه نیاز به من...
(پینوشت از خود متن بیشتر شد :) )
- ۹۸/۱۰/۱۱