یک رزیدنت...

در مسیر...

طبقه بندی موضوعی

زهرا امیرابراهیمی

جمعه, ۲۹ آذر ۱۳۹۸، ۰۹:۳۲ ب.ظ

ادعای پاکی و درستی ندارم.
بله؛ منم جزو کسایی بودم که این فیلم رو دیدم... البته، نه به قصد لذت، بلکه از روی کنجکاوی.
بله؛ منم شاید در نابودی سرنوشت یک دختر دخیلم.

ولی از همه‌ی اینا بگذریم، و کاری هم به احمقانه بودنِ کارِ خودِ خانوم امیرابراهیمی (فیلم گرفتن از رابطه‌ی جنسی با دوست پسر و نگه داشتنش روی کامپیوتری که ممکنه هر کسی بره سراغش) نداشته باشیم،

می‌خواستم بگم باید درسِ پوست‌کلفتی گرفت از این آدم.

امیرابراهیمی به طور کلی واسه من الگو نیست؛ به هیچ وجه. کاری که کرده رو نرمال نمی‌دونم و دوست هم ندارم نرمالیزه کنم. ولی، تو حیطه‌ی قوی بودن، می‌تونم ازش الگو بگیرم. به نظرم اون زمان اگر خیلی از دختر و پسرامون توی شرایط مشابه قرار می‌گرفتن، آینده‌ی خودشونو نابودشده می‌دیدن. تباه. سیاه.ث حتی ممکن بود خودکشی کنن...

و حالا، اگر هر اتفاق ناگواری تو زندگی واسشون بیوفته، می‌تونن از خودشون بپرسن که آیا بدتر از اینه که فیلمم توی کل ایران دست به دست بشه؟ اگه نه، پس غصه و ناراحتی چرا؟

  • ۹۸/۰۹/۲۹

نظرات  (۱)

بدتر از همه من مبهوت حجمِ کمک خانه هنرمندان و سلبریتی ها به مجید بهرامی (همون کسی که مجرم شناخته شد و توی خونه اش چندین فیلم از دخترای دیگه پیدا شد)

ادمی به این پستی نباید حمایت بشه

پاسخ:
واقعاً من هنوزم موندم چرا اینجوری کردن...
فکر کنم همه‌ی سینمامون لجن‌زاره... یه چیز عادی بوده واسشون... یا شاید آتو داشتن از همدیگه... نمی‌دونم...
اگه من بودم، حتی توی تشییع جنازه‌ی یارو هم نمی‌رفتم...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">